مرگ زبانها به عبارت دیگر کاهش تنوع زبانی امری به غایت پیچیده بوده و عوامل عدیدهای در ایجاد و تسریع و تشدید آن دخیلند. مهمترین این عوامل بینش حاکم بر اذهان مردم است؛ چه بینش خودکاربران و گویشوران که در پی ارزیابی زبان بومی، ملی و مادری خود در ترازوی منفعتطلبیهای اقتصادی و موفقیتجوییهای اجتماعی خود تصمیم به ترک آن گرفته یا آن را از رتبه اول اهمیت به مرتبههای دوم، سوم فرو میکاهند و چه بینش عمومی شیفته دهکده جهانی که صلح و وحدت و توسعه را در مدینه فاضلهی یک رنگی، یک زبانگی و تک فرهنگی جستجو میکند. گروهی دیگر از عوامل به سیاست آن دسته از حکومتهای ملی باز میگردد که نمیخواهند یا نمیتوانند به ارکان اساسی دمکراسی و حقوق بشر یعنی حق اقوام و اقلیتها به حفظ و شکوفایی زبان و فرهنگ و هویت خود وفادار بمانند. و دسته سوم از عوامل را میتوان در زمره شرایط رقابت زبانها و فرهنگها در عرصه بینالمللی در فضای جهانی شدن و تحت تاثیر سلطهطلبیهای اقتصادی، فرهنگی مراکز اقتدار جهانی بر شمرد. به این ترتیب کاهش این آسیب جهانی بزرگ فرهنگی یعنی نابودی زبانها نیازمند عزم و آگاهی مردم بومی، تغییر خطمشی دولتهای ملی و ساختار روابط بینالمللی بوده و چالشهای مشترک و متحد خود آگاهان فرهنگی را میطلبد.
نرمینه معینیان، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاداسلامی

Comments