هانا آرنت یکی از اندیشمندان سیاسی پرتأثیر قرن بیسستم است که در نزد مارتین هایدگر و کارل یاسپرس فلسفه آموخته بود. آرنت در رویارویی با نژادپرستی و دیکتاتوری فاشیستی، در مقام شهروند و روشنفکر، به اندیشه درباره سیاست و جامعه پرداخت و ایدههایی را در مجموعهای از آثار متنوع خود مطرح کرد که هنوز هم در حوزه اندیشه سیاسی الهامبخش و بحثبرانگیز هستند. در ۲۸ اکتبر ۱۹۶۴، گفتوگویی بین هانا آرنت و گونتر گاوس، که در آن زمان روزنامهنگاری شناختهشده بود از تلویزیون آلمان غربی پخش شد. گفتوگوی گاوس با آرنت، افزون بر اهمیتش از نظر آرنتشناسی، یکی از مصاحبههای کلاسیک رسانه تلویزیون هم محسوب میشود. در این مصاحبه، بازی با دوربین و نور وجود ندارد و تمرکز بر روی طرف گفتوگو و گفتههای اوست. این مصاحبهای است برای گوش کردن و فکر کردن، نه سرگرم و محو تکنیک نور و صدا و مونتاژ شدن! آرنت: آدمها ممکن است زبان مادریشان را فراموش کنند، من چنین چیزی را دیدهام. واقعیت دارد. کسانی هستند که یک زبان جدید را خیلی بهتر از من حرف میزنند. من هنوز هم در انگلیسی لهجهی خیلی غلیظی دارم. و اغلب چندان رسا و با بیان مصطلح حرف نمیزنم. دیگران این اشتباهها را نمیکنند. ولی در زبانی که لبریز از کلیشههاست... چون آن خلاقیت و زایایی که آدمی در زبان مادریاش دارد با فراموشکردن آن از بین میرود.
■ گاوس: به مواردی اشاره کردید که فرد زبان مادریاش را فراموش میکند. آیا فکر میکنید این امر نتیجهی سرکوب است؟ آرنت: بله، در اکثر موارد همینطور است. من این را نتیجهی شوک دیدهام.
