top of page

ناقوس مرگ آموزش تک زبانه!

در اغلب کشورهای جهان ناقوس مرگ تعلیم و تربیت تک زبانه به صدا درآمده است و در مواجهه با پیامدهای منفی آن، از

سیاست های آموزشی دوزبانی (Bilingual education) استفاده می شود. البته هنوز هم بحث های موافق و مخالف فراوانی در مورد لزوم و اهمیت این روش، پیامدهای مثبت و منفی و کارآیی و میزان و موفقیت آن در میان متخصصان امر آموزش، به چشم می خورد، بحث هایی که به نظر بیشتر از آنکه جنبه علمی داشته باشد، ناظر بر نگرانی های سیاسی و ایدئولوژیک دولتمردان است.


در اینجا باید به یک نکته مهم و به غایت ظریف که در سال های اخیر تبدیل به بحثی جدی و پردامنه میان مخالفین و موافقین آن شده است، توجه کرد؛ آن هم تفاوت «آموزش به زبان مادری» و «آموزش زبان مادری» است. منظور از «آموزش زبان مادری» این است که زبان مادری به عنوان یک وحاد درسی در کنار مواد درسی دیگر در مدرسه مورد تدریس قرار بگیرد، اما «اموزش به زبان مادری» معنایی متفاوت دارد، در این وضعیت فرایند آموزش مبتنی بر زبان مادری است، با این توصیفات باید گفت آموزش دوزبانه متکی بر «آموزش به زبان مادری» است. در حقیقت باید گفت، آموزش دوزبانه یادگیری از طریق کاربرد دو زبان است، به طوری که هر دو زبان برای یادگیری ماده درسی خاصی استفاده گردد. طبق نظریه جیمز کرافورد در آموزش محتوای درسی از زبان و فرهنگ مادری به طور همزمان با زبان رسمی استفاده می شود، و هر دو زبان به عنوان ابزاری برای آموزش به کار گرفته می شوند. طبق این تعریف اگر فردی زبان دیگری غیر از زبان مادری خود را در مدرسه آموزش ببیند، به هیچ وجه شامل آموزش دوزبانه نمی شود. همچنین یادگیری زبان دوم به عنوان یک ماده درسی در کنار دروس دیگر نظیر ریاضیات یا علوم نیز نمی تواند کل مفهوم آموزش دوزبانه را برساند. بلکه زمانی این اصطلاح به عنوان یک برنامه از آموزش تعریف می گردد که در برنامه آموزشی زبان مادری کودکان برای تدریس مواد درسی مورد استفاده قرار بگیرد و این در حالیست که زبان رسمی نیز در حال آموزش است.


اگرچه بسیاری از مخالفین سیاست های آموزش دوزبانه، این مدل آموزش را عامل تضعیف انسجام اجتماعی و ملی و از لحاظ اقتصادی هزینه بر می دانند، که به بی ثباتی و ناآرامی های قومی دامن می زند و از لحاظ آموزشی ناموفق می دانند، اما نتایج تحقیقات و مطالعات انجام شده در کشورهایی که سیاست های آموزشی دوزبانی مناسبی را اعمال کرده اند، نشان دهنده نتایج و پیامدهای مثبت این سیاست های آموزشی است.


نویسنده: مهدی حمیدی شفیق


Comments


bottom of page