top of page

آموزش چندزبانه، توازن میان تنوع و وحدت!

مجری: آیا رفتارهای ایرانیان دارای مرزهای اتنیکی است؟

هیفا اسدی: من یک زن عرب هستم و با تجارب خودم به قضایا نگاه می کنم. چیزی که من می بینم این است که اگر تشابهاتی بین ملل ایرانی هست، نتیجه نودسال حکومت مرکزی است که یک سیستم واحد آموزشی و فرهنگی را به همه گروه های فرهنگی و زبانی تحمیل نموده است. بله ممکن است تشابهاتی در اثر این سیستم آموزشی ایجاد شده باشد ولی تفاوتها خیلی خیلی بیشتر است. حتی می توان گفت شباهت ترکهای آذربایجان جنوبی (آذربایجان ایران) به ترکهای آذربایجان شمالی (جمهوری آذربایجان) خیلی بیشتر است تا شباهت آنها به اصفهانی ها و تهرانی ها، یا عربهای اهواز شباهتهایشان به عربهای خلیج (خلیج فارس) خیلی بیشتر است تا شباهت آنها به مردمی که در مرکز ایران زندگی می کنند. تشابهات سطحی و روبنائی و تفاوتها زیربنائی هستند.


از یکصد سال پیش و از آغاز حکومت پهلوی اول تا کنون، همواره تلاش شده تا با انکار تفاوت های فرهنگی و زبانی گروه های مختلف اتنیکی، ایران را بر مبنای یک ملت و یک زبان، استوار نمایند، تلاش نافرجامی که فقط فعال شدم گسل های اتنیکی را در پی داشته است. تلاش نافرجامی که با شمالی خطاب کردن گیلک ها، آذری زبان دانستن ترکهای آذربایجان، عرب زبان معرفی نمودن عربهای اهوازی و ... فقط احساسات عمومی مردم غیرفارس زبان را جریحه دار نموده و کاهش همبستگی ملی و افزایش گسست ملی را بهمراه داشته است.


فرهنگ­های گوناگون موجود در یک جامعه، در واقع اجزای سازنده فرهنگ ملی آن جامعه هستند و هویت ملی افراد در گرو تعامل صحیح و مطلوب فرهنگ­های گوناگون آن جامعه می­باشد. وقتی جامعه نگرشی احترام‌آمیز نسبت به تفاوت‌های قومی و فرهنگی داشته باشد، افراد می‌توانند بدون تناقض یا شرم، تعریفی قومیتی از خود ارائه کنند. جامعه‌ای که به تفاوت‌های گروه­های قومی احترام می‌گذارد، می‌خواهد شهروندان خود را از شیوه‌های تبعیض‌آمیز و نگرش‌های زیان­بار محافظت کند. این احترام قائل شدن، به بقای این‌گونه گروه‌ها کمک می‌کند و فرصت‌های بیشتری را برای آن‌ها به وجود می‌آورد تا هر طور که دوست دارند زندگی خود را شکل دهند.


بیشتر اعضای گروه‌های قومی خواهان جدایی نیستند، اما به ‌شدت خواستار آن هستند که تاریخ و فرهنگ آن‌ها به بخش اصلی برنامه­های آموزشی و جامعه­ی بزرگ‌تر تبدیل شود. هر اندازه که جامعه، محیطی را فراهم کند که در آن تمام گروه‌های قومی بتوانند رشد کنند و در شکل‌دهی نهادهای عمومی نقش داشته باشند، خصومت‌ها نیز کاهش خواهد یافت و جامعه از مبنایی غنی‌ از سنت‌ها و فرهنگ‌های قومی بهره‌مند خواهد شد. در واقع، در فضایی که انواع ظرفیت‌های انسانی نه سانسور و نه نادیده گرفته می‌شوند، بلکه ارزشمند هم تلقی می‌شوند، وحدت شکوفا می‌شود. به همین دلیل است که آموزش چندفرهنگی از مسائل مهم، ضروری و زنده­ی دنیاست و در هدف اول خود به دنبال تربیت افرادی است که نه تنها نسبت به فرهنگ خود قدردان هستند بلکه برای سایر فرهنگ­ها نیز ارزش و احترام قائلند و آن­ها را باعث قوت و پیشرفت فرهنگ خودشان می­دانند. هدف آموزش چندفرهنگی برقراری توازن ظریف میان تنوع و وحدت است. دانش‌آموزان باید یاد بگیرند که تفاوت‌ها لزوماً به‌معنای پست‌تر یا برتر بودن نیست و اینکه مطالعه­ی تفاوت‌های گروه قومی و فرهنگی لزوماً به دودستگی منجر نمی‌شود. هم­چنین باید یاد بگیرند که در جوامعی که به‌ لحاظ نژادی و قومی کثرت‌گرا هستند، اختلاف اجتناب‌ناپذیر است، اما این اختلاف لزوماً ویرانگر یا تفرقه‌انداز نیست. دانش­آموزان باید یاد بگیرند که شهروندانی ژرف اندیش و درستکار، دلسوز و فعال در یک دنیای آشفته باشند. بزرگ­ترین مشکلات دنیا به علت ناتوانی مردم در خواندن و نوشتن نیست. این مشکلات به خاطر این است که مردم دنیا از فرهنگ­ها، نژادها و مذاهب مختلف هستند که قادر نیستند با هم کنار بیایند و با هم تلاش کنند تا مشکلات را حل کنند.




bottom of page