top of page

تأثیر زبان ترکی در تکوین لهجۀ فارسی تهرانی

دکتر اختیار بخشی فارغ التحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه گیلان ضمن پرداختن به فتارهای نژادپرستانۀ برنامۀ عصر جدید به تاریخ زبان فارسی معیار امروز ایران (لهجۀ فارسی تهرانی) و نژادپرستی لهجه محور پرداخته است.

لهجۀ فارسی تهرانی در اصل در دربار خاقان بزرگ ترک، فتحعلی شاه قاجار، تحت تأثیر مستقیم زبان ترکی به وجود آمده است

در هفتۀ اخیر شاهد بی‌حرمتی نژادپرستانۀ شبکۀ سه صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران و برنامۀ «عصر جدید» به زبان، فرهنگ، موسیقی اصیل و هنر رقص ملت ترک آذربایجان بودیم. در ادامه نیز شاهد برخورد توهین‌آمیز خانم ژاله صامتی با لحن تهدیدآمیز و تحقیرآلودش، با یکی از شرکت کنندگان نوجوان این برنامه به این بهانه که این شرکت کننده از زبان مادری لری خودش برای صحبت کردن استفاده می‌کرد، بودیم. خانم صامتی در بین سخنانش به آن نوجوان تأکید داشت که «... اینجا آمدی، باید لهجۀ خودت را کنار بگذاری و به زبان فارسی بدون لهجه حرف بزنی»! در این مقاله می‌خواهیم نگاهی علمی، تخصصی و زبان شناختی مختصر به «تاریخ زبان فارسی معیار امروز ایران» یا بهتر و علمی‌تر و دقیق‌تر «لهجۀ فارسی تهرانی» بکنیم. در این جا این سؤال پیش می‌آید که چرا ما به زبان فارسی معیار امروز ایران، «لهجۀ فارسی تهرانی» می‌گوییم.


آنهایی که با تاریخ زبان دری آشنا هستند، خوب می‌دانند زبانی را که ما به عنوان «زبان دری» می‌شناسیم و بزرگان ترک و غیرترک ادبیات مانند رودکی، خاقانی، سعدی، حافظ و ... به این زبان شعر گفته‌اند و امروزه تاجیکها در دو کشور تاجیکستان و افغانستان به صورت زبان تاجیکی در تاجیکستان و زبان دری در افغانستان به آن تکلم می‌کنند و در اصل زبانی وارداتی به ایران امروزی است که توسط دربار حاکمیتهای ترک غزنوی و سلجوقی و غیره به این ممکلت وارد شده است، بر اساس قواعد زبان شناختی، آواشناختی و واج شناختی دستگاه صوتی لهجه فارسی تهرانی با این زبان دری اساساً فرق می‌کند؛ یکی از بارزترین و ملموس ترین تفاوتها این است که در زبان دری گرایش عمده به تلفظ مصوت a است در حالی که در لهجۀ فارسی تهرانی گرایش عمده به تلفظ مصوت e است؛ مثلاً کلمات دری خندَه، گریَه، خانَه و غیره که در لهجۀ فارسی تهرانی به صورت خندِه، گریِه، خانِه و غیره تلفظ می‌شوند. تفاوت مهم دیگر دستگاه صوتی و نظام آوایی زبان دری با لهجۀ فارسی تهرانی این است که در زبان دری نحوۀ تلفظ مصوتهای کوتاه با مصوتهای بلند فرقی نداشته است، بلکه زمان تلفظ آنها میان آنها (کشش تلفظ) تمایز ایجاد می‌کرده است: مثلا a را کشیده تلفظ می‌کردند و می‌شد ā ؛یعنی اختلاف تلفظ فقط در کمیت بود نه کیفیت تلفظ. در حالی که در لهجۀ فارسی تهرانی امروز اختلاف میان مصوتهای کوتاه و بلند اختلافی کیفی است و مصوت بلند â با مصوت کوتاه a و مصوت بلند i با مصوت کوتاه e و مصوت بلند u با مصوت کوتاه o در نحوۀ تلفظ با هم تفاوت اساسی دارند. خوانندۀ محترم این مقاله، در کتاب تاریخ زبان فارسی دکتر محسن ابوالقاسمی، انتشارات سمت، صفحات ۲۸۹ و ۲۹۰ می تواند به صورت مشروح این تفاوتهای مهم میان فارسی دری و فارسی را بخواند.


این اختلافات مهم در تلفظ میان زبان دری (تاجیکی فعلی) با زبان فارسی معیار ایران (لهجۀ فارسی تهرانی) به چه علت و دلیلی رخ داده است؟ به عبارت دقیق و علمی، زبان دری یا تاجیکی در ایران چرا به صورت لهجۀ فارسی تهرانی درآمده است و در تاجیکستان و افغانستان این اتفاق مهم نیفتاده است؟ این سؤال مهم، همان است که زبان شناسان ایران، مخصوصاً پان‌ایرانیستها و پان‌فارسها دانسته از جواب دادن به آن طفره می‌روند و عمداً می‌کوشند که این اختلافات تلفظی مهم را یا نادیده انگارند و غیرمهم تلقی نمایند، یا توجیه و لاپوشانی کنند، یا از جواب به کلی شانه خالی می‌کنند و آن را طبیعی می‌انگارند. جواب علمی و زبان شناختی به این سؤال مهم این است که لهجۀ فارسی تهرانی در اصل در دربار خاقان بزرگ ترک، فتحعلی شاه قاجار، تحت تأثیر مستقیم زبان ترکی به وجود آمده است و برخلاف زبان دری/تاجیکی تاجیکستان و افغانستان، لهجۀ مادری هیچ قوم و ملتی نیست. می دانیم که در زبان ترکی ۹ مصوت و در زبان دری و عربی ۶ مصوت وجود دارد. در زبان ترکی اختلاف میان مصوتهای کوتاه a و e و o با مصوتهای بلند â و i و u اختلاف کیفی است و همین اختلاف کیفی در زمان فتحعلیشاه قاجار عیناً به لهجۀ فارسی تهرانی وارد شده است. پس ناگفتۀ مهم تاریخ زبان فارسی که دو قرن است، در پنهان کردن آن می‌کوشند، تأثیر زبان ترکی در تکوین لهجۀ فارسی تهرانی است. یعنی همان لهجه ای که صد سال است از زمان رضا پالانی به عنوان «زبان فارسی معیار» در کل ایران پذیرفته شده است.


لازم به ذکر است که حتی فارسی نوشتاری کنونی ایران نیز از زمان فتحعلی شاه در دربار قاجار توسط میرزابنویسها از کتابهایی مثل گلستان سعدی اخذ شده است و توسط بزرگان ترک مثل قائم مقام فراهانی با تلفظ کنونی که اساساً با تلفظ زبان اصیل دری (تاجیکی) متفاوت است، رایج شده است و سالها به عنوان «فارسی فتحعلی شاهی» شناخته می‌شد و فقط در دربار قاجار رایج بود. رفته رفته و با توطئۀ استعمار انگلیس و باز شدن لژهای فراماسونری و ایجاد و ترویج ایدۀ استعماری «ایران پارس آریایی» و مخصوصاً اختلاف اندازی و ضدیت افکنی بین ترک و فارس ابتدا در دربار قاجار در زمان ناصرالدین شاه و سپس در تهران و کل شهرهای ایران و حمایت از فارسها به منظور تضعیف و نابود کردن حاکمیت ترک قاجار، زبان نوشتاری و لهجۀ فارسی تهرانی تثبیت شد و در نهایت بعد از انقلاب استعماری مشروطیت و روی کار آمدن رضا پالانی با استفاده از کل امکانات دولتی و نیز به زور سرنیزه و ارتش به عنوان زبان رسمی گفتاری و نوشتاری ابتدا در تهران و سپس در کل ایران به غیرفارسها تحمیل و رایج شد. نکته قابل توجه این است که تهران را خاقان ترک آغامحمدخان قاجار به عنوان پایتخت ممالک محروسه انتخاب کرد و ساکنان اصلی اولیه آن ترکهای قاجار بودند. از همان دوران روستاهای اطراف تهران همگی ترک نشین بودند و هنوز هم هستند بر خلاف نظر نویسنده بسیاری از روستاهای اطراف تهران طبری زبان هم بودند). در جریان ملت سازی پارسی- ایرانی حاکمیت پالانی و پروژۀ استعماری یک ملت یک زبان، این لهجۀ جعلی ابتدا به ترکان تهران و بعد از آن به ملتهای غیرفارس ایران تحمیل و تنها زبان رسمی ایران قلمداد شد. به بیان دیگر تهرانیهای اصیل و اولیه همگی ترکهای قاجار آسیمیله شده و فارس شده هستند (استفاده از واژه همگی به نظر درست نیست) و در طول صد سال اخیر، این لهجۀ جعلی به انسانهای ترک آزربایجانی مهاجر از شهرهای دیگر آزربایجان به تهران و کل غیرفارس زبانها تحمیل و تثبیت شد و به مرور سطحی از نژادپرستی در شهر تهران شکل گرفت که این لهجۀ جعلی فارسی تهرانی مبنای آن را تشکیل می‌دهد.


داشتن لهجۀ غلیظ فارسی تهرانی که از دیدگاه زبان شناختی اساساً جعلی و برساخته و از کتابهای بیرون آمده و متأثر از ترکی است، در کنار تمرکز امکانات دولتی و حاکمیتی و صنعتی و غیره در تهران و محروم نگه‌داشتن ملل غیرفارس از آنها، سبب مهاجرت کثیر انسانهای ترک و غیرفارس به تهران شد و در سیستم آموزش و پرورش استعماری و ضدبشری رضاخانی، رها کردن زبان مادری اصیل و طبیعی و خدادادی، یادگیری زبان فارسی تهرانی و مهمتر از همه، داشتن لهجۀ جعلی فارسی تهرانی در تلفظ روزمرۀ کلمات، مزیت و قابلیت اصلی برای تمدن و پیشرفت و «ایرانی بودن» و «داشتن نژاد پاک آریایی» (؟) محسوب شد که تا امروز این سیستم ضدبشری اساساً نژادپرستانه ادامه داشته و دارد. به بیان دیگر «تهرانی بودن» و «داشتن لهجۀ فارسی تهرانی» یک مشخصه و شاخص نژادپرستانه برای برتری انسان ایرانی محسوب شد و داشتن لهجۀ فارسی تهرانی یک مزیت نژادپرستانۀ اجتماعی- سیاسی مهم قلمداد شد. ژاله صامتی، یکی از میلیونها قربانی این نوع نژادپرستی خطرناک و فقط یک نمونه از میلیونها تظاهر این نژادپرستی ضدبشری در ایران در سدۀ اخیر است.


استاد محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر بزرگ ترک آزربایجان که به زبان فارسی نیز شعرهای فراوانی سروده است، در شعر معروف و افشاگرانۀ «الا تهرانیا انصاف می‌کن خر تویی یا من» به عنوان یک ترک آزربایجانی، به صورت توفنده و شجاعانه به این نژادپرستی خطرناک و عریان در ایران تاخته است که خوانندۀ محترم را به خواندن آن شعر معروف دعوت می‌کنیم. در پایان مقاله باید تأکید کنیم که از دیدگاه علمی زبان شناختی و منظر انسان‌دوستانه، هر انسانی، به هر زبانی غیر از زبان مادری خودش حرف بزند، به صورت طبیعی لهجه خواهد داشت و داشتن لهجه، نه تنها هیچ عیب و عار برای هیچ انسانی محسوب نمی‌شود، بلکه یک مزیت و قابلیت است و نشان از این دارد که آن انسان دو زبان را بلد است و به دو زبان می‌تواند سخن بگوید.


نویسنده: دکتر اختیار بخشی (دکتر زبان و ادبیات فارسی)

دهم فروردین سال ۱۴۰۱





0 comments
bottom of page